ما هیچ، ما نگاه

... خـــــــــدای امــــــــروز آبـی آبـی ... آبـــــــــــــــی تـــــــــر ...

۱۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

همه را باید کُشت

کسانی که مدعی اند همه چیز را می دانند و همه چیز را می توانند درست کنند، سرانجام به این نتیجه می رسندکه همه را باید کُشت...! 


آلبر کامو


 پ.ن: عجیب به دلم نشست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

نظر

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند ...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ک.

به سراغت می‌آیند

برخی دردها،  ممکن است موقتا از بین بروند، اما در حقیقت جایی نمی‌روند. باقی می‌مانند برای زمانی که فکر می‌کنی قوی شده‌ای. آن‌موقع به سراغت می‌آیند. روحت را به زجه می‌کشند و تو را به امید یک معجزه رها می‌کنند.


بیا و مرا به یک سلام زنده کن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت/گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی

کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی

نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی

مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد

که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی

چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد

چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی

مده به دست سپاه فراق ملک دلم را

به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی

بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان

تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی

چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم

که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی

به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر

شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی

اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت

جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی

رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید

کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی

تسلی دل خود می‌دهم به ملک محبت

گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی

فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی

چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

داغ

انگار قسمت است داغ برخی چیزها تا ابد به دل آدم بماند، مثلا همین تو!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

شیوه بین الملل

بوسیدنت خلاف قوانین کشور است
باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

صلوات

قدیما برق می‌رفت، وقتی میومد مردم صلوات می‌فرستادند. این یعنی فرهنگ دینی. این یعنی اعتقاد مردم.
ذکر باید توی بطن زندگی مردم باشه که فعلا جوری شده/کاری کردند که نیست. و از اون‌جایی که ذکرلسانی مقدمه‌ی ذکر قلبیه، کم‌کم داریم ذکرو ریشه کن می‌کنیم!

پ.ن: 
«گشتیم و گشتیم ذکری بالاتر از صلوات پیدا نکردیم»
«ذکرُالله که حدی ندارد، اعم از ذکرقلبی و لسانی، بلکه اعم از ذکر بدنی است.چون تمام طاعات و همه ی آنچه مرضیّ خداست، ذکر الله است.» 
آیت‌الله بهجت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد

چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو با هر بهانه می لرزد
هنوز کوچه به کوچه، حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد
چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد
چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟
هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد
دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد
ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد

شاعر: میلاد عرفان پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

الخیر فی ماوقع

خیلی وقت بود از این گزاره استفاده نکرده بودم: «الخیر فی ماوقع»

پ.ن:

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد

باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

طوطی ای را به خیال شکری دل خوش بود

ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد

قره العین من آن میوه دل یادش باد

که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد

ساروان بار من افتاد خدا را مددی

که امید کرمم همره این محمل کرد

روی خاکی و نم چشم مرا خوار مدار

چرخ فیروزه طربخانه از این کهگل کرد

آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ

در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد

نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ

چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

عدد بده


ببین چگونه کرده اند مدریآی دلق را
ببین چگونه بشکنند جای شیشه تلق را
ببین چگونه پول می دهیم نفت و آب و برق را 
ببین احاطه کرده است عدد فکر خلق را

مچاله شو به جوی آب شو روان عدد بده
زباله شو به گوشه ای غمین هزار ساله شو عدد بده
این قرار عاشقانه را عدد بده
شور و حال عارفانه را عدد بده
رو جهان بی کرانه را سند بزن
روی رودِ
روی رودِ
روی رودِ
روی رودِ تشنگی سد بزن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.