ما هیچ، ما نگاه

... خـــــــــدای امــــــــروز آبـی آبـی ... آبـــــــــــــــی تـــــــــر ...

۵ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

نور

چقدر امروز آفتاب قشنگی دارد. کاش حالم خوب بود و می‌توانستم از این تابش پاییزی لذت ببرم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
ک.

به اضطرار قلب زینب ...

خدایا، به پریشانی حال زینب در شب عاشر، مرهمی برای پریشانیم قرار بده ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

در انتهای صمیمیت حزن

برای من چیزی زیباتر از شنیدن اسمم از لبان تو در دنیا وجود ندارد ...

 

صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
 که در انتهای صمیمیت حزن می روید...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ک.

آن شب جان‌فرسا من منتظرت بودم.

پشت هر در، در مقابل هر کافه

در اتاقم، منتظرت می‌مانم!

 

هوا به هر سردی که باشد،

هر چقدر برف ببارد یا کولاک باشد،

حتی اگر قطاری برای آمدن نباشد، باز منتظرت می‌مانم!

 

تصدقت می‌روم،

نازت را به جان می‌خرم

تعصبت را می‌کشم،

من بدون شکیبایی منتظرت می‌مانم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

در خانه تو

من می‌توانم از دیدار دیروزمان هزار هزار دفتر شعر بنویسم. اما هراس آن دارم که تو یکایکشان را به همراه دلم بعدا بسوزانی ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.