ما هیچ، ما نگاه

... خـــــــــدای امــــــــروز آبـی آبـی ... آبـــــــــــــــی تـــــــــر ...

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی (ع)» ثبت شده است

العمل العمل

 الإمام علی (ع):‌ العمل العمل، ثم النهایة النهایة، والاستقامة الاستقامة، ثم الصبر الصبر، والورع، إن لکم نهایة فانتهوا الی نهایتکم.(نهج‌البلاغه: خطبه 176)

‌امام علی (ع): کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛‌ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان (بهشت) رسانید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

نرسد اگر به على کسى، به کجا رود؟ به کجا رسد؟

نرسد اگر به على کسى، به کجا رود؟ به کجا رسد؟
به خدا قسم که اگر کسى، به على رسد، به خدا رسد
سوى انبیا، سوى اولیا، ز طریق حب و ولا بیا
که به جایى ار برسد کسى، ز طریق حب و ولا رسد
ز خودى برون ننهاده پا، نرسیده است به هیچ جا
چو کسى ز راه دگر سزد، سر او به عرش علا رسد
ز ره طلب به ولى برس، ز ره ولى به على برس
که به خضر تا نرسد کسى، نتوان به آب بقا رسد
ز در على به در دگر، منه پا، که مى ‏ندهد ثمر
نرسد کسى به على اگر، به هدر رود، به هبا رسد
در کس به غیر على مزن، ره کس به جز ره او متن
که ازین در و ره اگر کسى، برسد به نور هدى رسد
نبود چو غیر على کسى، ز درش به عرش علا رسى
که به اوج عزت اگر کسى، برسد به فرّ هما رسد
نه به کعبه رو نه به دیر رو، نه به فکر رو نه به سیر رو
ز منیّت ار گذرد کسى، ز ره على به منا رسد
به مروت ار بنهى قدم، تو به مروه یى، به خدا قسم!
به ره على ز صفا قدم، نهد ار کسى، به صفا رسد
به على اگر تو یکى شوى، ز دنس رهى و زکى شوى
به جز این اگر ملکى شود، ملکیتت به خطا رسد
تو شنیده‏ اى به بقا اگر ز طریق فقر و فنا رسى
ز على رسد چو کسى اگر به طریق فقر و فنا رسد
چو کسى مزکىّ و متقى، شود از طریق على شود
ز طریق بندگى على، کسى ار رسد، به تقى رسد
نه همى ز «ناد علىِ» او، شود آبگینه «سینجلى»
ملکوت هم پى صیقلى ز غبار او به جلا رسد
نرسد اگر که ز لافتى، به ثبوت نفى تو زاهدا
نه ز «لم» رسد، نه ز «لو» رسد، نه ز «ما» رسد، نه ز «لا» رسد
به مریض دل نرسد شفا، ز دواى بوعلى از خدا
مگر از محبت مرتضى، مرض دلى به شفا رسد
من «کبریایى» خسته را، بده ساقیا ز مى‏ ولا
ز شراب حب على مگر همه درد من به دوا رسد

مفتون همدانی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

ما همه یتیم شدیم...

علی(ع) که ضربت خورد، ماه شکافت و علی(ع) که رفت، ما همه یتیم شدیم...
... ز افعال و صفات و ذاتت آگه نیستم لیکن تویی دانم امام خلق بعد از مصطفی حقا
به هر کس غیر تو نام امام الحق بدان ماند که بر گوساله زرین خطاب ربنا الاعلی..

هاتف اصفهانی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

ببین می توانی بمانی بمان

ببین می توانی بمانی بمان

عزیزم تو خیلی جوانی بمان

تو هم مثل من نیمه جانی بمان

زمین گیر من،‌ آسمانی بمان

اگر می شود می توانی بمان


چه شد با علی همسفر ماندنت

چه شد پای حرف پدر ماندنت

چه شد ماجرای سپر ماندنت

پس از قصه ی پشت در ماندنت


ممنونم اگر نروی، بمان

ندارد علی هم زبانی،بمان

عزیزم تو خیلی جوانی بمان


بدون تو غم بی عدد می شود

برای علی بی تو بد می شود

نرو که غرورم لگد می شود

واین سقف،سنگ لحد می شود


چه کم دارد این زندگانی بمان

ببین می توانی بمانی بمان

عزیزم تو خیلی جوانی بمان

تو هم مثل من نیمه جانی بمان

زمین گیر من، آسمانی بمان

اگر می شود می توانی بمان


چرا اشک را آبرو می کنی

چرا چادرت را رُفو می کنی

چرا استخوان در گلو می کنی

چرا مرگ را آرزو می کنی


 تو باید غمم را بدانی بمان

ببین می توانی بمانی بمان

عزیزم تو خیلی جوانی بمان


ببین می توانی بمانی بمان

عزیزم تو خیلی جوانی بمان


محمود کریمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ک.

کَلِّمینی یا فاطِمَة

آقا به عجله آمد داخل اتاق و نگاهی به فاطمه علیه السلام کرد. نمی دانم علی چه حالی شد؟

 (أَخَذَ العَمّامَةَ عَن رَأسِهِ وَ حَلَّ أَزرارِهِ)

عمّامه اش را انداخت، عبایش را انداخت، دگمه ها را هم باز کرد، آمد.

 (جَلَسَ) نشست (حَتّی أخَذَ رَأسَها وَ تَرَکَهُ فی حِجرِهِ) سر زهرا علیه السلام را برداشت و در دامن گذاشت.

آقا یک بار زهرا را صدا زد، جواب نداد.

آخر فرمود: (کَلِّمینی یا فاطِمَة فَأنَا اِبنُ عَمِّکِ علی ابن ابیطالب)صدا زد: زهرا جان! با من یک کلمه حرف بزن من پسر عمویت علی هستم!

صدیقه طاهره (س) چشمش را باز کرد و گفت: (إنّی لا أَجِدُ المَوت الّذی لا بُدَّ مِنهُ وَ لا مَحیصَ عَنهُ) گفت: علی! عمر من به سر آمده و من مرگ را می یابم...

عکس از http://aboaftab.blog.ir/

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ک.

این بقیه الله

از مظلومیت علی(علیه السلام) همین بس که حتی بعد از ۱۴۰۰ سال ، آنان را که محبت او را درسینه و یا حتی نام مکتب او را نام ایدئولوژی خود قرار داده اند  غریبانه به اسارت میبرند و اسارتشان هزار ماجرا دارد! ماجراهایی که گفتنشان یک درد است و نگفتنشان دردی دیگر!

و ما باید کماکن فریاد بزنیم که: این بقیه الله...

#FREEIRANIANSOLDIERS

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.