خدایا آخر این چه روزگاری است که نه پیغمبرمان هست و نه اماممان! چه میشد که ما هم بر سر کوچه علی میرفتیم، صورت به روی جای پایش میگذاشتیم، زار میزدیم و درد دل میکردیم؟! این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست ...