ما هیچ، ما نگاه

... خـــــــــدای امــــــــروز آبـی آبـی ... آبـــــــــــــــی تـــــــــر ...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاینمن» ثبت شده است

unless you know

May I also give you one last bit of advice:

"Never say that you'll give a talk unless you know clearly what you're going to talk about and more or less what you're going to say."


R.P.Feynman, Cargo Cult Science

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

پاتوق

گهگاهی  حوس می‌کنم مثل فاینمن به یک کلاب بروم و آنجا چیزی بنویسم/بخوانم یا مثلا دلم می‌خواهد مثل بعضی‌ها بروم کافه، شعری بنویسم، پستی منتشر کنم یا توییتی... ولی نمی‌شود! کافه‌کتاب‌های مختلفی را هم امتحان کرده‌ام،‌در شهرهای مختلف، ولی باز نمی‌شود! بدم نمی‌آید که پاتوق‌های مختلفی داشته باشم، ولی باز هم نمی‌شود! خیلی وقت است که دیگر پاتوقی برایم وجود ندارد. هی نمی‌شود! البته خیلی وقت است حس «خانه» هم دیگر نیست! بی آشیانه شده‌ام گویا! خیلی وقت است در هیچ‌کجا پایدار نیستم! پس انتظار یک پاتوق واقعا انتظار بی‌هوده‌ایست! 
و بدتر از همه رفتار آشوب‌ناک من است که غیرقابل پیش‌بینی شده! 

ای پرنده مهاجر
سفرت سلامت اما
به کجامیری عزیزم قفسه تموم دنیا
روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوری
وقتی خورشیدی نباشه تا همیشه سوت و کوری
میگذره روزای عمرت توی جاده های خلوت
تا بخوای بر گردی خونه گم میشی تو باغ غربت
واسه ما فرقی نداره هر جا باشیم شب نشینیم
دلخوشیم به این که شاید سحرو یه روز ببینیم
آخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبه
تازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

تناوب

پدید‌ه‌های تناوبی زیادی توی طبیعت وجود دارند. بعضی‌ها معتقدند که همه‌ی پدیده‌ها متناوب هستند (با دوره تناوب‌های متفاوت که ممکنه به چشم نیایند و قابل صرف نظر کردن باشند.)

ماجرا از این‌جا شروع میشه که ذهن ما تمایل شدیدی به الگو برداشتن و در نتیجه عادت کردن داره. اکثر آدما دیگه بدنشون عادت کرده که وقتی شب میشه باید خوابید و وقتی روز میشه باید بیدار شد! هر چقدر دوره‌ی تناوب پدیده‌ها کوتاه‌تر باشه ما راحت‌تر و سریع‌تر عادت میکنیم، مثل نفش کشیدن و یا حتی تپیدن قلبمون! فکر نمی‌کنم کسی به ضربان قلبش هنوز عادت نکرده باشه،  مثلا یادش بره! همین‌طور هر چقدر دوره‌تناوب طولانی‌تر بشه دیرتر میشه عادت کرد. برای همین پدیده‌هایی که دوره تناوبشون زیاده معمولا جذاب‌تر هستند،‌ مثل بازی جام‌جهانی، فعال شدن فلان آتش‌فشان و یا رصد بهمان ستاره.


نکته‌ی مهم اینه که برای اهل علم همه‌ی این پدیده‌ها هم ارزش هستند و همه جذابند و شاید این مردم عادی و یا شعرا و نویسندگان باشند که خیلی از اوقات پیازداغ فلان پدیده را زیاد می کنند!

به قول فاینمن: «چه‌ جور مردمانی هستند این شاعران که اگر ژوپیتر خدایی در هیئت انسان باشد، چه شعرها برایش که نمی‌سرایند، اما اگر در قالب کره‌ی عظیم چرخانی از متان و آمونیاک باشد، سکوت اختیار می‌کنند؟»

و به قول کارل سیگن: «دانستن یکمی از غروب آفتاب لطمه‌ای به رمانتیک بودنش نمیزنه!»


با احساس‌ترین انسان‌ها دانشمندان و پرکلک‌ترین انسان‌ها شعرا و نویسندگان هستند!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ک.

معادله شرودینگر

 «معادله‌ی شرودینگر رو از کجا به‌دست اوردیم؟ از هیچ‌جا! این غیر ممکنه که این معادله رو از جایی به‌ دست اورد. این از ذهن شرودینگر بیرون  اومده!»


ربچارد فاینمن

The New Quantum Universe, T.Hey, P.Walters, Cambridge University Press, 2009, ISBN 978-0-521-56457-1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.

خدا را باید شکر کرد!

خدا را باید شکر کرد!

خدا را بابت این باران...

خدا را بابت این فصل...

خدا را حتی به خاطر آلرژی های این فصل و دردسرهای بقیه فصلها باید شکر کرد!

اصلا خدا را باید به خاطر نوشته های فاینمن شکر کرد! 

و به این خاطر که در کنار تمام عدم قطعیت ها، قاطعانه هست و جواب میدهد و برهم کنش میکند باید شکر کرد!

اگر اینها هم نشد، دیگر خدا را به خاطر نگاه و لبخند بعضی ها حتما باید شکر کرد!

...

خدا را باید شکر کرد... :)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ک.